• خطبه ها
  • سفارش به پرهيزكارى
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

سفارش به پرهيزكارى

 (156) (و من خطبة له (عليه ‏السلام) ) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلًا عَلَى آلَائِهِ وَ عَظَمَتِهِ عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ لَا يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ وَ لَا يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ آخِرُ فِعَالِهِ كَأَوَّلِهِ مُتَسَابِقَةٌ أُمُورُهُ مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلَامُهُ فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَ الزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي الظُّلُمَاتِ وَ ارْتَبَكَ فِي الْهَلَكَاتِ وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّئَ أَعْمَالِهِ فَالْجَنَّةُ غَايَةُ السَّابِقِينَ وَ النَّارُ غَايَةُ الْمُفَرِّطِينَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ أَلَا وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطَايَا وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ الْغَايَةُ الْقُصْوَى عِبَادَ اللَّهِ اللَّهَ اللَّهَ فِي أَعَزِّ الْأَنْفُسِ عَلَيْكُمْ وَ أَحَبَّهَا إِلَيْكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَكُمْ سَبِيلَ الْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ فَشِقْوَةٌ لَازِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ فَتَزَوَّدُوا فِي‏  

« 495»

أَيَّامِ الْفَنَاءِ لِأَيَّامِ الْبَقَاءِ قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ حُثِثْتُمْ عَلَى الْمَسِيرِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ كَرَكْبٍ وُقُوفٍ لَا تَدْرُونَ مَتَى تُؤْمَرُونَ بِالسَّيْرِ أَلَا فَمَا يَصْنَعُ بِالدُّنْيَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ وَ مَا يَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِيلٍ يُسْلَبُهُ وَ تَبْقَى عَلَيْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ عِبَادَ اللَّهِِ احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ وَ تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ وَ لَا يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ وَ إِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ يَذْهَبُ الْيَوْمُ بِمَا فِيهِ وَ يَجِي‏ءُ الْغَدُ لَاحِقاً بِهِ فَكَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مَفْرَدِ غُرْبَةٍ وَ كَأَنَّ الصَّيْحَةَ قَدْ أَتَتْكُمْ وَ السَّاعَةَ قَدْ غَشِيَتْكُمْ وَ بَرَزْتُمْ‏  

« 496»

لِفَصْلِ الْقَضَاءِ قَدْ زَاحَتْ عَنْكُمُ الْأَبَاطِيلُ وَ اضْمَحَلَّتْ عَنْكُمُ الْعِلَلُ وَ اسْتَحَقَّتْ بِكُمُ الْحَقَائِقُ وَ صَدَرَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ مَصَادِرَهَا فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اعْتَبِرُوا بِالْغِيَرِ وَ انْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ .


ص496

 از خطبه ‏هاى آن حضرت عليه السّلام است (در اندرز و پرهيزكارى، و تهيئه توشه آخرت):  (1) سپاس خداوندى را سزا است كه سپاسگزارى را كليد ياد آورى خود و وسيله افزونى احسان و بخشش و رهبر نعمتها و بزرگوارى خويش قرار داد (زيرا هر كه او را سپاس گزارد يادش نموده، و احسان و نيكوئى بيشتر او را مى ‏يابد، و به نعمتهاى بيشمار و بزرگواريش پى مى ‏برد). (2) بندگان خدا، روزگار بحاضرين مى ‏گذرد مانند گذشتن به گذشتگان (پيشينيان مردند شما نيز زنده نمى ‏مانيد) آنچه رفت (زندگانى گذشته) باز نمى‏ گردد، و آنچه هست (از خوشى و بدى) هميشه پايدار نيست، رفتار آخر آن مانند اوّل آنست (با گذشتگان و آيندگان يك جور رفتار مي كند) كارهايش از هم پيشى گرفته و نشانه ‏هايش همراه هم هستند (كارهاى آن زود نابود مى ‏گردد، پس خردمند از گردش روزگار عبرت گرفته بآن دل نبندد) پس (بطورى بسرعت دنيا رو بزوال و نيستى است كه) گويا به قيامت حاضريد، شما را ميراند مانند راندن ساربان شترهايش را كه هفت ماه از زائيدن آنها گذشته و شيرشان خشك شده باشد (اينگونه شترها را بر اثر سبكى آنها بسختى و تندى مى ‏رانند، بخلاف شترهايى كه در ماههاى آخر آبستن مى ‏باشند كه آنها را از روى مهربانى به آهستگى مى ‏برند) (3) پس كسيكه خود را بغير (به خواهش هاى نفس و آرايشهاى دنيا) مشغول گرداند، در تاريكى ‏هاى بدبختى سرگردان ماند، و در تباهكاريها آميخته شود (كه رهائى نيابد) و شياطين و ديوهاى او (گمراه كنندگان) او را بسر كشى وادار كنند، و كردار بدش را در برابر او بيارايند، (4) پس (اى كسيكه خود را بغير مشغول ساخته‏اى بدان كه) پايان پيشروان (به عبادت و بندگى) بهشت است، و پايان تقصير كنندگان (گناهكاران) آتش (و چون بهشت جاويد جز با پرهيزكارى بدست نمى ‏آيد مى‏ فرمايد:)  

 ص497

(5) بندگان خدا بدانيد، تقوى و پرهيزكارى سراى حصار دار ارجمندى است، و گناه سراى حصار دار خوار كه ساكن خود را (از بلاء و سختى) نگاه نمى‏دارد، و هر كه بآن پناه برد حفظش نمى ‏كند، (6) آگاه باشيد بسبب پرهيزكارى نيش زهر دار گناهان دور ميشود، و بيقين و باور (ايمان بخدا و رسول) پايان بلند مرتبه (بهشت جاويد) بدست مى ‏آيد. (7) بندگان خدا از خدا بترسيد، از خدا بترسيد در ارجمندترين اشخاص نزد خودتان و دوستترين آنها پيش شما (بفكر و انديشه خود باشيد، زيرا آشكار است كه هر كسى خويشتن را از همگان ارجمندتر و دوستتر مى‏ دارد) زيرا خداوند براى شما دين حقّ را آشكار نموده، و راه هاى آنرا روشن گردانيده (راه نيك و بد را در قرآن كريم بيان فرموده و سخنان پيغمبر و اوصياء آن حضرت را در دسترس قرار داده) پس (كار خود را آسان مشماريد كه پس از مرگ يا) شقاوت و بدبختى همراه است (براى كسيكه بدستور خدا و رسول رفتار نكرده) يا سعادت و خوشبختى هميشگى (براى آنكه پيرو خدا و رسول بوده) (8) پس در روزهاى نابود شونده (دنيا) براى روزهاى باقى (آخرت) توشه برداريد كه راه توشه برداشتن را بشما نموده‏اند (خداوند سبحان در قرآن كريم س 2 ى 197 مى‏ فرمايد: الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ، الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا يعنى توشه برداريد و بهترين توشه پرهيزكارى است، و اى خردمندان از من بترسيد و پرهيزكار باشيد) و به كوچ كردن (از اين جهان) مأموريد، و براى رفتن شما (از دنيا) شتاب ميكنند، پس شما مانند سوارانى هستيد ايستاده كه (آماده رفتن مى ‏باشيد، و) نمى ‏دانيد كى به رفتن مأمور خواهيد شد (از اين جهان خواهيد رفت). (9) آگاه باشيد چه كار است با دنيا كسيرا كه براى آخرت آفريده شده و چه مي كند با دارائى كسيكه بزودى آنرا از او مى ‏گيرند، و زيان گناه و باز پرسى آن براى او باقى مى ‏ماند (پس خردمند براى دوستى دنيا اين همه تلاش نكرده و براى گرد آوردن دارائى بسيار كوشش ننموده عمر عزيز خويش را بيهوده صرف نمى ‏نمايد). (10) بندگان خدا، آنچه خداوند وعده داده از نيكوئى و پاداش (اطاعت و بندگى) رها كردنى نيست (زيرا فضل و احسان خداوند بزرگترين و بهترين احسان است) و آنچه كه نهى فرموده از بدى و كيفر  

 ص498

(معصيت و نافرمانى) خواستنى نيست (زيرا كيفر خداوند سختترين كيفرها است) (11) بندگان خدا بر حذر باشيد از روزى كه در آن اعمال رسيدگى ميشود (روز نامه گفتار و كردار هر كس را ديده كوچكترين نيك و بد آنها را وارسى خواهند نمود) و اضطراب و نگرانى در آنروز بيشمار است، و كودكان در آن پير ميشوند (در قرآن كريم س 73 ى 17 مى ‏فرمايد: فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً يعنى اگر كافر شويد چگونه پرهيز مى ‏كنيد از روزى كه كودكان را پير مى‏كنيد، اشاره باينكه روزى است بسيار سخت و ترسناك). (12) بندگان خدا بدانيد، ديده بانانى از خودتان و جاسوس ‏هايى از اندامتان بر شما هست (چنانكه در قرآن كريم س 24 ى 24 مى ‏فرمايد: يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ يعنى روز رستخيز زبانها و دستها و پاهاى ايشان بر آنها گواهى دهند بآنچه را كه بجا مى ‏آورند) و (از فرشتگان) نگاه‏دارنده ‏هايى هستند كه از روى راستى كردار و شماره نفسهايتان را ضبط مى ‏نمايند (مى ‏نويسند، چنانكه در قرآن كريم س 50 ى 16 مى‏فرمايد: نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (17) إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ (18) ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ يعنى ما به انسان از رگ گردن نزديكتريم، هنگاميكه دو فرشته فرا مى ‏گيرند و هميشه يكى از راست و يكى از چپ با او است، هيچ سخنى نمى ‏گويد مگر اينكه نزد او است نگهبان آماده. و اين براى اتمام حجّت است و گر نه خداوند بهمه جزئيّات آگاه است) تاريكى شب تار شما را از اين فرشتگان نمى ‏پوشاند و در بزرگ محكم بسته شده شما را از آنها پنهان نمى ‏گرداند (خلاصه هميشه و در هر جا با شما همراه هستند) و (چون دنيا گذران است) فردا (مرگ) به امروز نزديك است. (13) امروز با آنچه در آن است (از خوشى و بدى و سود و زيان) مى‏ گذرد، و فردا از پى آن مى‏ آيد، پس (نزديك بودن فردا و رسيدن مرگ طورى است كه) گويا هر مردى از شما بمنزل تنهائى خود و گودال گور خويش از زمين رسيده است، پس شگفتا از خانه تنهائى و منزل ترسناك و جاى بى ‏كسى، (14) و گويا صيحه (آواز بلند روز رستخيز كه همه را زنده ميكند) به گوش شما رسيده است،  

 ص499

و قيامت شما را دريافته، و براى حكم بين حقّ و باطل نمايان شده ‏ايد (از قبرها بيرون آمده ايد) در حالي كه از شما نادرستي ها و بهانه ‏ها (ى بيجا و دليلهاى بيهوده) دور گشته و از بين رفته، و حقائق بشما ثابت گرديده، و هر امرى (نيك يابد) از شما بمواضع خود باز مى ‏گردد (خلاصه در آنروز آنچه حقّ و حقيقت است واقع مي شود، و آنچه رسيدنى است از پاداش و كيفر خواهد رسيد) (15) پس از عبرتها (مرگ و سختيهاى بعد از آن) پند گيريد، و از تغيير روزگار اندرز گرفته آگاه شويد، و از بيم كردن (خدا و رسول) سود ببريد (كارى كنيد كه از عذاب الهىّ خود را برهانيد).